فیلم خارهای اجتماعی
ایریس لی در شهر کوچک دالتون توسط دوست مادر مرحومش، مارتا کین، بزرگ میشود و وقتی به سن بزرگسالی میرسد، پسر مارتا، جیم، عاشق او میشود. وقتی ایریس به احساسات او پاسخ نمیدهد، خانم کین با او به طرز سردی رفتار میکند و ایریس تصمیم میگیرد که از این روستای خفهکننده به کلانشهر برود. در سفرش، او سوار ماشین جک اندروز میشود، اما بعد از اینکه او سعی میکند او را ببوسد، از ماشین میپرد و بقیه راه را پیاده میرود. در حین آواز خواندن در گروه کر یک کلیسای بزرگ شهری، او توسط پدر ثروتمند جک، پیتر، کشف میشود که او را به عنوان یک خواننده سولو معرفی میکند. ستاره اپرای سبک هلن منینگ، که به ایریس در پرورش صدایش کمک کرده، با مدیر تئاترش دچار اختلاف میشود و به ایریس پیشنهاد میشود که جای او را بگیرد.
پیشنمایش موجود نیست.