فیلم گیدجت به هاوایی میرود
فرانسیس ناامید است: والدینش میخواهند او را مجبور کنند تا با آنها به تعطیلات به هاوایی برود - درست در دو هفتهای که "مونداگی" محبوبش از دانشگاه به خانه آمده است. وقتی او پیشنهاد میدهد که به این سفر برود، او حتی بیشتر در وحشت فرو میرود - آیا او اهمیتی به بودن با او نمیدهد؟ بنابراین او با بدترین حال به هاوایی میرود. در هواپیما با ابی اجتماعی ملاقات میکند، که به او توصیه میکند درباره جف فراموش کند - و بعد از آن پشیمان میشود، وقتی فرانسیس به این توصیه عمل میکند و دوستپسرش ادی، یک رقصنده معروف را میدزدد. اما سپس جف متوجه میشود که فرانسیس را گم کرده است...