فیلم تابستان دمدمی
آنتونین میانسال و دوستانش، سرهنگ بازنشسته و کشیش، در رودخانه شنا کرده و فلسفه میگویند. ناگهان باران شروع به باریدن میکند. به نظر میرسد که این تابستان اینگونه است. آنتونین استخر شنا را با همسر چاقش کاترین اداره میکند... مردی با کاروان اسبکشی ظاهر میشود. او یک تیر راه راه را روی رودخانه میگذارد و عبور میکند. با یک حرکت معکوس و یک تردستی، ارنی جادوگر همه را به نمایش آن شب دعوت میکند... ارنی یک هنرمند طنابزن با مهارت متوسط است، اما با یک دستیار باریک و زیبا به نام آنا. آنتونین با او صحبت میکند. آن دو شب را در اتاق تغییر کنار رودخانه میگذرانند و آنتونین تمام شب پای او را ماساژ میدهد. کاترین تصمیم میگیرد به کاروان ارنی برود. اما حالا سرهنگ و حتی کشیش جذابیت آنا را حس میکنند...
پیشنمایش موجود نیست.