فیلم شاخهای طلایی
سالها پیش، یک گوزن باشکوه با شاخهای طلایی در جنگلها زندگی میکرد و همیشه از فقرا و ضعیفان محافظت میکرد و از شرارت بیزار بود. در یک روستای کوچک نزدیک جنگل، بیوهای به نام یودوکیا با دختران دوقلویش ماشنکا و داشنکا، پسرش و پدر پیرش زندگی میکرد. یک روز دختران دزدانی را میبینند که در حال شکار گوزن هستند. به زودی، آنها توسط ارواح جنگل به جنگل کشیده میشوند. جادوگر بابا یاگا از حضور آنها خشمگین شده و آنها را به گوزنهای کوچک تبدیل میکند. در همین حال، یودوکیا به دنبال دخترانش میگردد. برای محافظت از گوزن در برابر دزدان، او یک حلقه جادویی دریافت میکند تا او را از خطر محافظت کند. گوزن به او توصیه میکند که به سمت خورشید قرمز یا ماه روشن برود. اما هیچکدام نمیتوانند با نور خود به جنگل جادویی برسند. در نهایت، پسر به همراه گربهاش به جستجوی خواهران و مادرش میرود.
پیشنمایش موجود نیست.