فیلم امپراتوری خورشید
جیمی گراهام، یک پسر انگلیسی مرفه، در شانگهای زندگی میکند زمانی که ژاپنیها حمله کرده و همه خارجیها را به اردوگاههای زندانی میبرند. جیمی به همراه یک ملوان آمریکایی که در اردوگاه به او کمک میکند، اسیر میشود. با وجود جدایی از والدینش و قرار گرفتن در یک محیط خصمانه، جیمی شرافت و روح جوانی خود را حفظ کرده و برای دیگران که با او در اسارت هستند، نشانهای از امید میشود.