فیلم دوستی
آقای گوپتا در حین خدمت در یک حادثه فوت میکند و همسر بیمار و پسرش، رامنات را تنها میگذارد. هر دو منتظر دریافت غرامت هستند و وقتی متوجه میشوند که شرکت مسئولیت مرگ گوپتا را قبول نمیکند، همسرش از پلهها سقوط کرده و بیهوش میشود. وقتی رامنات برای آوردن پزشک میرود، توسط یک خودرو با سرعت بالا زیر گرفته میشود و توانایی استفاده از پای چپش را از دست میدهد. وقتی از بیمارستان برمیگردد، متوجه میشود که مادرش فوت کرده و صاحبخانهاش او را بیرون کرده است. بیپول و گرسنه، در خیابانهای بمبئی پرسه میزند و با یک جوان نابینا به نام موهان دوست میشود. هر دو با استفاده از استعدادهایشان - نواختن هارمونیکا و آواز خواندن - برای کسب درآمد تلاش میکنند. موهان به دنبال خواهرش، مینا، است که در یکی از بیمارستانها پرستار است و امیدوار است دوباره با او دیدار کند. این دو دوست با یک دختر جوان بیمار به نام منجولا دوست میشوند و امیدوارند از او پولی بگیرند تا رامنات بتواند به مدرسه برود.
پیشنمایش موجود نیست.