فیلم پسران سفید
در یک شهر تقریباً تمام سفید در آیووا، فلیپ در خیال خود به عنوان یک ستاره هیپ هاپ روزگار میگذراند و با افرادی مانند اسنوپ داگی داگ و دکتر دره معاشرت میکند. او در مقابل آینه و با دو دوستش، جیمز و تراور، تمرین میکند. او به زبان سیاهان صحبت میکند و لباسهای سیاه میپوشد. او همچنین یک فروشنده wannabe است که آرد را به عنوان کوکائین میفروشد. و در حالی که درباره "واقعی بودن" صحبت میکند، به سختی متوجه زندگی واقعی اطرافش میشود: پدرش اخراج شده، مادرش از کوپنهای غذایی استفاده میکند، دوست دخترش باردار است، جیمز ممکن است روانی باشد، یکی از دوستانش (یکی از معدود بچههای سیاه شهر) در حال آماده شدن برای دانشگاه است و در یک سفر به شیکاگو برای خرید مواد، پلیسها گلولههای واقعی شلیک میکنند. چه چیزی لازم است تا فلیپ واقعی شود؟