فیلم مردان میدانند چگونه عشق بورزند
یک مرد روستایی خوشقلب به نام آنا برای تحصیل به پایتخت میرود. او در بزرگراه سوار اتومبیل میشود و یک ماشین تجاری با یک پزشک به نام فانیس او را سوار میکند. فانیس این کار را برای مراقبت از مادر بیمار خود انجام میدهد. او به آنا جایی در خانهاش میدهد و به مرور زمان عاشق او میشود، اما شرایط خانوادگی آنا را مجبور به ترک تحصیل میکند. او به روستا برمیگردد و با همروستاییاش، بارگین بارناباس، ازدواج میکند. این موضوع پدرش را به خاطر بدهیهای غیرقابل تحمل به قبر میبرد. پس از مرگ او و مادرش، فانیس به روستا میآید و سعی میکند آنا را متقاعد کند که به آتن بیاید. فانیس قول میدهد که تحصیلاتش را تمام کند و پزشک روستا شود و با آنا ازدواج کند و بچهدار شود.
پیشنمایش موجود نیست.