فیلم شور
شانکار، همسر دوستداشتنیاش گیتا و دیپک یک خانواده فقیر اما شاد هستند. یک روز فاجعهای رخ میدهد، زمانی که دیپک به سمت ریلهای راهآهن میرود. وقتی گیتا برای هشدار و نجات او میدود، توسط قطار زیر گرفته میشود و بهطور آنی کشته میشود. دیپک تارهای صوتیاش را از دست میدهد و نمیتواند صحبت کند. شانکار دیپک را به پزشک میبرد، که دیپک را معاینه کرده و به شانکار میگوید که دیپک میتواند پس از یک عمل جراحی، صدایش را به دست آورد، که ممکن است هزینهای بین ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ روپیه داشته باشد. شانکار قادر به پرداخت این هزینه نیست اما مصمم است که پولی برای درمان پسرش پیدا کند. مادر شانکار، خواهرش، خان بادشان و رانی معروف به رانی شب، حمایت میکنند. و شانکار در یک مسابقه سخت شرکت میکند که جانش را به خطر میاندازد.
پیشنمایش موجود نیست.