فیلم افکار در جامعه مرفه
روکن الدین، یک تاجر بسیار ثروتمند، تنها و بیمار است. آریف و شمسی او را از خودکشی نجات میدهند. او با آنها میماند و حالش بهتر میشود. ناسی ثروتمند میخواهد دخترش سلما با شریکش نیهات ازدواج کند، اما او نمیخواهد. او به پدرش میگوید که با پسر روکن الدین، طاحسین، ازدواج خواهد کرد. وقتی مردان نیهات سعی میکنند سلما را ربوده کنند، آریف و دوستانش او را نجات میدهند. آریف نقش طاحسین را بر عهده میگیرد. سلما و طاحسین به یکدیگر عشق میورزند. مشخص میشود که مادر آریف، همسر سابق روکن الدین است. آریف پدرش را نمیبخشد. سلما و روکن الدین سعی میکنند او را قانع کنند و موفق میشوند. آنها همه با هم زندگی شادی را آغاز میکنند.
پیشنمایش موجود نیست.