فیلم کافه خولخال
کافهای در جاده که رانندگان در آن ملاقات میکنند و توسط حفیظه اداره میشود. او گروهی را با ادهم، سناد و هنداوی رهبری میکند. دخترش، به نام بحیا، به رقص در پیشگامان کافه میپردازد و به دنبال ازدواج با ادهم است، اما او این درخواست را رد میکند. این موضوع باعث غرق شدن او میشود.