فیلم الحسناء و الطلبة
دهقان جوان، متوالی، به قاهره میرسد تا تحصیلاتش را ادامه دهد. متوالی با سمیرا ازدواج کرده و پسرعمویش، کمال، به او در قاهره کمک میکند. رقاصه جذاب، نانا، از دوستش، دکتر جلال، میخواهد که به متوالی پاداش مالی بدهد تا به او در زندگی کمک کند. در همین حال، نانا عاشق متوالی میشود و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. او متوالی را به محل کارش در کلوپ شبانه میبرد، تحصیلاتش را نادیده میگیرد و تقریباً از دانشگاه اخراج میشود، بنابراین کمال مصمم است او را نجات دهد.