ارول یک مجرم سابق است که به قید وثیقه آزاد شده است. پس از ترک زندان، او به عنوان یک راننده تاکسی کار می‌کند تا از جلب توجه جلوگیری کند. نوین دختر احسان، دادستانی است که ارول را به زندان فرستاده است. نوین که در حال تحصیل در رشته روانشناسی است، در حال تحقیق درباره تغییراتی است که در زندگی مجرمان سابق در دانشگاه رخ می‌دهد. در این راستا، او شروع به مطالعه زندگی ارول می‌کند. رابطه آنها در نهایت به عشق تبدیل می‌شود. در حالی که ارول بین عشقش به نوین و نفرتش از پدر او در حال کشمکش است، او محاسبه می‌کند که چگونه می‌تواند به بهترین شکل از این وضعیت خارج شود.