فیلم یعنی فردا روز دیگری است
علی، مردی بی خانمان، به عنوان چوپان کار میکند. یک روز، بولنت علی را از غرق شدن در دریاچه نجات میدهد. پدر بولنت، کامیل بی، علی را به فرزندی قبول میکند، کسی که جان پسرش را نجات داده است. علی با فرزندان کامیل بی بزرگ میشود و در دانشگاه مهندسی تحصیل میکند. پس از فارغالتحصیلی، در کارخانه کامیل بی مشغول به کار میشود. یک شب، علی به یک کلاب شبانه میرود و با گل، خواننده آنجا، آشنا میشود. علی به شدت تحت تأثیر گل قرار میگیرد و تصمیم میگیرد روز بعد دوباره به کلاب برود. علی بولنت را که با او بزرگ شده است، همراه میبرد. بولنت در نگاه اول به گل عاشق میشود که منجر به یک درگیری بزرگ بین دو برادر میشود.