فیلم یا یا یا شَا شَا شَا
سلامی به عنوان دربان در یک ساختمان آپارتمانی کار میکند. او نمیخواهد پسرش ایلیاس به جای کمک به او، فوتبال بازی کند. ایلیاس به طور مخفیانه برای یک تیم آماتور فوتبال بازی میکند بدون اینکه پدرش از این موضوع باخبر باشد. در همین حین، او عاشق آیشه، دختر انور بیگ، مدیر بانک که در همان ساختمان زندگی میکند، میشود. بقال شوقت نامهای به نمایندگی از دختر برای ایلیاس مینویسد. ایلیاس که در حین بازی برای تیم آماتور کشف میشود، به تیم دسته سوم چلیکاسپور منتقل میشود. وقتی او از فوتبال درآمد کسب میکند، میخواهد با آیشه ازدواج کند. انور بیگ معتقد است دخترش شایسته ایلیاس نیست. وقتی آنها برای خواستگاری میآیند، انور بیگ ایلیاس و خانوادهاش را از خانه بیرون میکند. اما نقشها بعداً تغییر خواهد کرد.
پیشنمایش موجود نیست.