یک دامپزشک به نام حبیب که سعی کرده جنایات شولان را فاش کند، تحت فشارهای شولان تصمیم به خودکشی میگیرد. او با دختری به نام نیلوفر ملاقات میکند که او را متقاعد میکند تا خودکشی کند. حبیب نمیداند که نیلوفر آخرین ترفند شولان برای نابود کردن اوست. نیلوفر که آرزوی خواننده شدن در خارج از مرزها را دارد، تمام تلاشش را برای کشتن حبیب میکند.