فیلم پناهگاه
نوجوانی به نام مدیسون مکبراید از فقدان پدر دیوانهاش در نه سالگی و خودکشی برادر عزیزش براندون یک سال پیش دچار آسیب روحی شده است. او تصمیم میگیرد به دانشگاه ریچارد میلر بپیوندد، جایی که برادرش خودکشی کرده است، تا بر شیاطین خود غلبه کند. در حین راه رفتن به خوابگاهش، با سرایدار عجیب و غریب، ویلبور مککی، ملاقات میکند که به او میگوید این مکان تسخیر شده است.