فیلم نیمکت های پارک
همانطور که هر روز صبح، لوسی از سفرش به محل کار استفاده می کند تا برای مدتی در صفحات یک کتاب خوب غرق شود. و همانطور که هر روز صبح، او با لبخند به همکارانش در دفتر ملحق می شود. این یک روز کاری مانند هر روز دیگر است. سپس ناگهان تمام فعالیت ها در دفتر متوقف می شود. تمام توجه به سمت پنجره ساختمان مقابل جلب می شود و بنری با نوشته: «تنهایی مرد» دیده می شود. آیا این یک شوخی است؟ یک فریاد برای کمک؟ هر کس تفسیر خود را دارد و سعی خواهد کرد با هر وسیله ممکن، آنچه را که پشت این پیام مرموز نهفته است کشف کند.
پیشنمایش موجود نیست.