فیلم راه رفتن با دشمن
رگنت هورتی رهبر مجارستان و همپیمان آلمان است، اما موقعیت مطلوب او نزد هیتلر با نزدیک شدن به پایان جنگ تغییر میکند. او مجبور میشود قدرت مجارستان را واگذار کند وگرنه شاهد اعدام پسرش خواهد بود. رگنت هورتی کنترل کشورش را به نازیها میدهد، که به سرعت مجارها را به گتوها و اردوگاههای مرگ منتقل میکنند و هیچ امیدی در افق نیست. اما ناامیدی زمانی تغییر میکند که جوانی به نام الک ظاهر میشود. او در حین جابجایی از خانوادهاش جدا شده و با کمک زنی که دوستش دارد، به دشمن میپیوندد. در یک مسابقه با زمان، با لباس یک افسر نازی، مأموریتی را برای نجات خانوادهاش و هزاران هموطنش آغاز میکند.