فیلم پروول
امبر آرزو دارد از زندگی کوچک خود در شهرش فرار کند و دوستانش را متقاعد میکند تا او را در پیدا کردن یک آپارتمان در شهر بزرگ همراهی کنند. وقتی وسیله نقلیهشان خراب میشود، او و دوستانش با کمال میل سوار یک کامیون میشوند. اما وقتی راننده از توقف امتناع میکند و آنها متوجه میشوند بار کامیون شامل صدها کارتن خون است، وحشتزده میشوند. وحشت آنها به ترس تبدیل میشود وقتی کامیون آنها را در یک انبار تاریک و متروکه رها میکند، جایی که موجودات تشنه خون یاد میگیرند چگونه شکار انسانها کنند، که دوستان متوجه میشوند اکنون خودشان شکار هستند...