فیلم جوانی
در روز عروسیاش، شیوا (ویجی) متوجه میشود که دخترعمو و عروسش، آرونا، فرار کرده زیرا نمیخواهد با یک آشپز ازدواج کند. اما او به راحتی این موضوع را میپذیرد و به همراه برادر دختر (شایم گانش) به چنای میرود تا شغفی پیدا کند. یک شب، او سندیا را از دست چند اراذل نجات میدهد. به عنوان قدردانی، او او را میبوسد. شیوا شروع به عاشق شدن به سندیا میکند. پس از چندین باری که به طور تصادفی با هم برخورد میکنند، شیوا امیدوار است که او نیز احساساتش را متقابل کند.
پیشنمایش موجود نیست.