فیلم دست در دست
یک روز، مومو که یک زن جوان است، با مردی ۴۰ ساله به نام تودو در خیابان ملاقات میکند. این دو در حالی که دست در دست هم دارند، آهنگ کودکانه "زنگ کفشها" را میخوانند و بدنهای خود را به اشتراک میگذارند. صبح روز بعد، تودو در حال مرور خاطرات شب گذشته میگوید: "این مثل یک سفر است." مومو با فهمیدن معنای این کلمه، به طور خاموشی به او گریه میکند. گفته میشود که دو نفر، هر کدام با گذشتهای دردناک، از دنیا به سمت دریا فرار میکنند.
پیشنمایش موجود نیست.