فیلم ملکه جادوگری
میراه، زنی که پس از مرگهای مرموز مردان مرتبط با او از سوی روستایش طرد شده، به یک رستوران پادانگ متعلق به بانا پناه میبرد که عاشق او میشود. با مرگ بیشتر مردان، میراه متوجه میشود که توسط ناتنیاش پوتی با نفرین مرگبار «بهو لاویان» نفرین شده است، که هر مردی که با او رابطه نزدیک برقرار کند را میکشد. میراه با انگیزه انتقام، برنامهریزی میکند تا خوشبختی پوتی را با هدف قرار دادن شوهرش نابود کند. با وجود نفرین مرگبار، میراه و بانا داستان عاشقانه تراژیک خود را میسازند و تصمیم میگیرند که با وجود عواقب، با هم باشند.