هانُخ، مردی جاودانه که قرن‌هاست در زمین سرگردان است، با سوال همیشگی هدف خود درگیر است. او در حالی که از زمان و دنیای مدرن عبور می‌کند، آرزو دارد راز وجود خود را کشف کند. یک دانشمند نابغه اما بیمار به شدت، به شدت به دنبال به دام انداختن هانُخ است و معتقد است که جاودانگی او کلید نجات خود اوست. این تعقیب بی‌امان نه تنها هانُخ بلکه امنیت زنی را که پس از یک عمر تنهایی به او عشق ورزیده است، به خطر می‌اندازد. در حالی که او به هانُخ نزدیک می‌شود، هانُخ باید با نیروی قدرتمندی که می‌خواهد از او بهره‌برداری کند، روبرو شود و خیانت نزدیک‌ترین افراد به خود را مدیریت کند. در یک مسابقه ناامیدکننده با زمان، او با پیامدهای اخلاقی جاودانگی خود دست و پنجه نرم می‌کند و همزمان در تلاش است تا زن مورد علاقه‌اش را محافظت کند. در این حین، او همچنین به دنبال پاسخ‌هایی است که می‌تواند او را آزاد کند یا در جستجوی ابدی معنا در دنیایی که زندگی و مرگ به طرز پیچیده‌ای به هم مرتبط هستند، به دام بیندازد.