هنگامی که گونگا جوان و پسر عموی وی بارت یک چمدان پر از صلیب زنگ زده را در حیاط قراضه پیدا می کنند ، بارت این ایده را می گیرد که آنها را به صلیب نئون تبدیل کند و آنها را به درب به درب به ساکنان ساده لوح تفلیس بفروشد.