چری به طور ناخوشایندی با جروم ازدواج کرده است، کسی که نمی‌خواهد وقت خود را با او بگذراند، که با توجه به «وظیفه» آنها برای تولید یک وارث، نگران‌کننده است. تنها نقطه روشن روز چری، خدمتکارش، قهرمان است. قهرمان بخشی از یک جامعه مخفی است که داستان‌های زنانی را که شورش کرده و سرنوشت‌های ناعادلانه‌ای را تجربه کرده‌اند، جمع‌آوری می‌کند و قسم می‌خورد که قربانی‌های آنها فراموش نخواهد شد. بنابراین، وقتی جروم به طور مرموزی به یک «سفر کاری» می‌رود و چری را با دوست فریبنده‌اش، مانفرد، تنها می‌گذارد، قهرمان احساس بدی دارد. در حالی که مانفرد جذاب در حال جا افتادن است، چری خود را در میان تنها مردی که تا به حال به او گوش داده و خدمتکاری که احساسات ممنوعه‌ای نسبت به او پیدا کرده، می‌یابد. همه زنان شورشی به مرگ می‌رسند - آیا چری و قهرمان می‌توانند از این سرنوشت فرار کنند؟