یک مالک جوان استراحتگاه، تارون، در حال گذراندن زمان سختی است و سعی میکند با ناامیدیها، شکستها و چالشهای زندگیاش کنار بیاید. در این فرآیند، او رابطهای عمیق با مهمان استراحتگاه، تانیه، برقرار میکند. آیا این رابطه به آنها کمک خواهد کرد تا معنای جدیدی از عشق و زندگی پیدا کنند؟