جوانترین و دیوانهترین نوجوان در نیمکره جنوبی، تاز عاشق مهمانی است. با اشتهای سیریناپذیرش، تمایل دارد هر چیزی که در دیدش است را بخورد. او بزرگترین فرزند در یک خانواده پنج نفره است و در یک استراحتگاه عجیب و غریب ساحلی، هتل تاسمانیا، به عنوان پیک و خدمتکار کار میکند تا پول مهمانی به دست آورد.