هلنا زنی مستقل با احساسات قوی است. او بیشتر از یک مادر متعهد، دوستی برای دخترش نیز هست. دخترش در ازدواجش با مارسلوی به دلیل علاقه دوباره او به یک دوست دختر سابق، با مشکلاتی روبرو است. مادر مارسلوی هلنا را دوست ندارد و آرزو دارد که ازدواج پسرش خراب شود. هلنا زمانی که در نگاه اول به آتیلیو عشق میورزد، زندگیاش را دوباره آغاز میکند و با او ازدواج میکند. با اینکه دخترش از سلامتی خوبی برخوردار نیست، میخواهد بچهدار شود و معتقد است که با برآورده کردن رویای شوهرش، میتواند ازدواجش را نجات دهد. سرنوشت به گونهای رقم میخورد که مادر و دختر همزمان باردار میشوند و هر کدام پسری به دنیا میآورند.