کیتارو و عشق دوران کودکیاش قول میدهند که در دانشگاه معتبر تودای پذیرفته شوند و یکدیگر را ملاقات کنند قبل از اینکه او از زندگیاش برود. حدود یک دهه بعد، کیتارو به یک هنرمند و خیالپرداز تبدیل شده و در آزمون ملی در رتبه ۲۷ از آخر قرار گرفته است. وقتی مادربزرگش خوابگاه دخترانه را ترک میکند، او مدیر خوابگاه میشود و به زودی با دو متقاضی تودای ملاقات میکند که ممکن است همان عشق دوران کودکیاش باشند، زیرا او نامش را فراموش کرده است. سپس سایر ساکنان مانند شینوبوی جوان که در ناامیدی بود تا اینکه کیتارو به او کمک کرد، موتوکو استاد شمشیرزنی که مردان را به عنوان حواسپرتیهای شیطانی میبیند، سو کائولو کودک نابغه مخترع و کیتسونه حقهباز وجود دارند.