لاکی لوک، کلانتر یک مستعمره مرزی شاد و بینظم است. جولی جامپر تنها اسب وفادار لاکی نیست، بلکه مغز متفکر شهر دیزی نیز هست. چهار برادر دالتون دشمنان قسمخورده لاکی لوک هستند که او به طور مداوم سعی در ناکام گذاشتن نقشههای شیطانی و فرارهای فوقالعاده ناگوار آنها از زندان دیزی دارد. این گروه پر سر و صدا در یک سری ماجراجوییهای عجیب و غریب گرفتار میشود و با انبوهی از دوستان عجیب و دشمنان شیطانی روبرو میشود.