داستان بر روی موقعیتهای خندهدار مختلفی تمرکز دارد که در آن تیدا در حال بوسیدن دوست دخترش با پدرش پیسو و دشمن سریال مواجه میشود و او را در زیرپوشش از خانه بیرون میاندازد و از او میخواهد که بفهمد مادرش واقعاً کیست. ساگی سپس داستانش را در مواجهههای خندهدارش برای رسیدن به عشق زندگیاش مهک روایت میکند. چگونه بهترین زنان دهلی به پدرش پریم سینگ علاقهمند بودند. و در نهایت چگونه ساگی یک کسبوکار دیویدی پورن راهاندازی کرد. در پایان، ارتباط احساسی بین ساگی و تیدا را درک میکند.