ادا که تمام امیدهایش را به تحصیلاتش وابسته کرده است، با سرکان بولات مواجه میشود که بورس تحصیلی بینالمللیاش را قطع کرده و او را با دیپلم دبیرستان تنها میگذارد. سرکان بولات به ادا پیشنهاد میدهد که اگر به مدت دو ماه وانمود کند که نامزد اوست، بورس تحصیلیاش را برمیگرداند. اگرچه ادا این پیشنهاد را به دلیل تنفرش از او رد میکند، اما وقتی شرایط تغییر میکند، مجبور به قبول آن میشود. در حین وانمود کردن به نامزدی، سرکان و ادا شروع به تجربه یک رابطه پرشور و چالشبرانگیز میکنند که باعث میشود همه چیزهایی را که میدانند فراموش کنند. زیرا عشق دشوار است. و به همین دلیل شگفتانگیز است.