اد گودسون، پدری صریح و دارای نظرات قاطع، از بیان مشاهدات غیرخواسته و اغلب نادرست سیاسی خود به هر کسی که در دسترس باشد لذت میبرد. هیچکس از نطقهای اد در امان نیست، از جمله پسرانش، هنری، نویسندهای که در حال تلاش است و به بلاگر بدون حقوق تبدیل شده؛ و وینس، نیمهی ضعیف دو نفرهی همسر/همسرش در زمینهی املاک و مستغلات با کاتلین سلطهجو. وقتی هنری متوجه میشود که دیگر نمیتواند اجارهی اتاقش را به هماتاقی زیبا و عاشق پنهانیاش، سم، پرداخت کند، اد یک نقطهی نرم از خود نشان میدهد و از هنری دعوت میکند تا با او زندگی کند. هنری موافقت میکند، با این علم که حملات کلامی متوقف نخواهد شد و حالا راه فراری وجود نخواهد داشت.