این نمایش در سال 1996 در لینکلنشایر اتفاق میافتد و داستان غمانگیز و طنزآمیز یک دختر جوان بسیار مشکلدار به نام ری را روایت میکند. ری پس از چهار ماه اقامت در یک بیمارستان روانی به دلیل تلاش برای خودکشی، به تازگی از آنجا خارج شده و شروع به برقراری ارتباط دوباره با بهترین دوستش، کلویی، و گروهش میکند. آنها از مشکلات سلامت روان و تصویر بدنی ری بیخبرند و فکر میکنند او در چهار ماه گذشته در فرانسه بوده است.