آساهی، پسری که عاشق بازیهای ویدیویی است، در یک تصادف رانندگی کشته میشود و به دنیای دیگری میرود. او سعی میکند از زندگی ماجراجویانهای که همیشه آرزویش را داشته لذت ببرد، اما آمار او در سطح یک NPC است. او در دردسر بزرگی است و در حال فرار از یک هیولاست که ناگهان میشنود: "نگران نباش، برادر کوچک!" و هیولا با یک ضربه توسط خواهر بزرگترش، مایا، که او را به این دنیا دنبال کرده، کشته میشود. بنابراین مایا مهارتهای فوقالعادهای به دست آورده است، اما عشقش به برادر کوچکش به افراط میرسد. بدین ترتیب داستان آنها درباره یک خواهر بزرگتر با قدرتهای فوقالعاده و یک برادر با ضعیفترین آمار در دنیای دیگر آغاز میشود.