یک کمدی در حال رشد که در دهه 80 میلادی و در دوران "گوشی" اتفاق میافتد و به طور برابر شامل شوخیها و احساسات است. داستان درباره یک دانشجوی کالج است که از آخرین لحظات تابستان لذت میبرد و به آینده فکر میکند. دیوید مایرز، یک دستیار تنیس در باشگاه کشور در درختان قرمز در حومه نیوجرسی در سال 1985، هم از حمله قلبی پدرش ناراحت است و هم در مورد رشتهای که باید در پاییز انتخاب کند، دچار تردید است. در اینجا، او با گروهی رنگارنگ از همکاران و اعضای ثروتمند باشگاه آشنا میشود، از جمله یک دانشجوی هنری جذاب به نام اسکای و پدرش، گتی، که یک سرمایهدار شرکتی است.