نارومی کاتوی، مردی میانسال است که از بیماری عجیب سندرم زونافا رنج میبرد: بیماری نادر و غیرقابل توضیحی که باعث میشود قربانیان به طور تصادفی دچار تشنجهای شدید شوند و تنها درمان آن تماشای خنده کسی است. یک روز، در حین کار پارهوقت نارومی، پسربچهای با یک چمدان بزرگ که از سه بزرگسال فرار میکند به او برخورد میکند. پسربچه خود را ماسارو سایگا معرفی میکند، مالک جدید شرکت معروف سایگا پس از مرگ اخیر پدرش. اما سایر اعضای خانوادهاش در تلاشند تا او را ترور کنند و ثروت را برای خود به دست آورند.