فیلم معجزه زنگ ها
بدن یک بازیگر جوان توسط مردی که او را دوست داشت به زادگاهش آورده میشود. او میداند که او میخواست تمام زنگهای کلیسا به مدت سه روز پس از دفن او به صدا درآید، اما به او گفته میشود که این کار هزینه زیادی دارد. چکهایی که او به کلیساهای مختلف مینویسد همه برگشت میخورد، اما این آخر هفته است و در ناامیدی، او دعا میکند که معجزهای قبل از بازگشایی بانکها اتفاق بیفتد. این معجزه اتفاق میافتد، اما نه به طریقی که او امیدوار بود.
پیشنمایش موجود نیست.