فیلم با من دروغ بگو
یک نویسنده برای اولین بار در ۳۵ سال به زادگاهش، کنیاک، بازمیگردد تا به ترویج یک کارخانه تقطیر کمک کند. در آنجا، او با پسر اولین عشقش، لوکاس، ملاقات میکند. خاطرات به سرعت به او بازمیگردند: جذابیتی غیرقابل کنترل، بدنها در گرمای اشتیاق یکی میشوند، و شوقی که هرگز نمیتواند فاش شود... نام اولین عشقش توماس بود. آنها ۱۷ ساله بودند.